کادوهای قشنگ عمو مجید مهربونها
پسر قشنگم دیروز عمو مجید با تلفن بابا جون تماس گرفت و فقط میخواست بدونه که تو کی میای به دانشگاه و وقتی فهمید که چهارشنبه ها میای به دانشگاه برای دیدنت به دانشگاه آمد و با کادوهای قشنگش تو رو غافلگیر کرد . عزیزم اینجا یکی از افرادی که عاشق تو هست و همیشه تا تو رو میبینه با خوشحالی تمام به سمتت میاد و عاشقانه بغلت میکنه همین عمو مجید مهربونه و امروز هم با کادوهای قشنگش ما رو غافلگیر کرد. جالب اینجاست که تو هم از کادوهاش خیلی خوشت آمد و تمام مدت توی دستت بودند و حتی زمانی که داشتی شیر میخوردی اونو محکم توی مشت نازت گرفته بودی و رهاش نمیکردی . یکی از کارهات اینه که از اون به عنوان دندونگیر استفاده میکنی و تمام مدت باهاش داری دندونهاتو میخوا...
نویسنده :
مامانی و بابایی
21:14